خواندنی :

یک داستان قدیمی چینی هست که میگوید :

پیرمردی اسبی داشت و با آن اسب زمینش را شخم میزد . روزی آن اسب از دست پیرمرد فرار کرد و در صحرا گم شد .

 

 

 

http://Groups.yahoo.com/Group/KohanDiar

همسایگان برای ابراز همدردی با پیرمرد ، به نزد او آمدند و گفتند : عجب بد شانسی ای آوردی .

پیرمرد جواب داد : " بد شانسی ؟ خوش شانسی ؟ کسی چه میداند ؟"

 

http://Groups.yahoo.com/Group/KohanDiar

 

چندی بعد اسب پیرمرد به همراه چند اسب وحشی دیگر به خانه ی پیرمرد بازگشت . اینبار همسایگان با خوشحالی به او گفتند : " عجب خوش شانسی آوردی !"

 

http://Groups.yahoo.com/Group/KohanDiar

 

اما پیرمرد جواب داد : " خوش شانسی ؟ بد شانسی ؟ کسی چه میداند ؟ "

بعد از مدتی پسر جوان پیرمرد در حالی که سعی میکرد یکی از آن اسبهای وحشی را رام کند از روی اسب به زمین خورد و پایش شکست . باز همسایگان گفتند : " عجب بد شانسی آوردی ؟ "

و اینبار هم پیرمرد جواب داد : " بد شانسی ؟ خوش شانسی ؟ کسی چه میداند ؟ "

در همان هنگام ، ماموران حکومتی به روستا آمدند . آنها برای ارتش به سربازهای جوان احتیاج داشتند . از این رو هرچه جوان در روستا بود را برای سربازی با خود بردند ، اما وقتی دیدند که پسر پیرمرد پایش شکسته است و نمیتواند راه برود ، از بردن او منصرف شدند .

"خوش شانسی ؟

بد شانسی ؟

کسی چـــه میداند ؟"

هر حادثه ای که در زندگی ما روی میدهد ، دو روی دارد . یک روی خوب و یک روی بد . هیچ اتفاقی خوب مطلق و یا بد مطلق نیست . بهتر است همیشه این دو را در کنار هم ببینیم .زندگی سرشار از حوادث است .

تفسیر مثنوی معنوی اثر مولانا جلال الدین بلخی / شماره 1

خوش شانسی ؟ بد شانسی ؟ کسی چــه میداند ؟

راز گهر بار جهان هستی از مولانا جلال الدین بلخی

؟ ,شانسی ,  ,پیرمرد ,خوش ,اسب ,شانسی ؟ ,خوش شانسی ,بد شانسی ,؟ کسی ,میداند ؟ ,http groups yahoo

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

اولین وبرترین تولیدکننده محصولات روشناییled(کرمان) فروشگاه اینترنتی چراغ های استخری جدید سال خشکشویی آنلاین آلباروف به سوپر فود دکتر خلخالی خوش آمدید زبان قرآن - عربی دبیرستان روشمندی: روش تحقیق علمی معرفی مقصد های مسافرتی در کشور ... و من می نویسم! زیرنویس و ost فیلم و سریال های چینی